خبرای خوب

ساخت وبلاگ

سلام  .دلم برات تنگ شده بود دفترچه جونم.

بریم سر اصل مطلب: خونه قبلی رو که پدرشوهری ساخته بود واحد 43 متری رو داد بما و ماهم گذاشتیم برای فروش. الان چند وقته بازار خونه و ماشین بدجور تکون خورده و رفته بالا.ما هم به این نیت که هک میخوایم پروژه شرکت کنیم و هم ماشین بخریم  دست بکار شدیم.هی بگرد و بگرد و هنوز هم تا 2هفته پیش  خونه فروش نرفته بود.تا اینکه یه خریدارپیدا شدو متری 10ونیم فروختیم بهشون و چهره ی واقعیه خانواده شوهری اینجا معلوم شدش که پدرشوهر گفت:ازین 485تومن 400 بیشتر بهتون نمیدم بقیش ماله خودم منم میخوام ماشینمو عوض کنم.آی خورد تو حالمون که نگو.آخه مرده حسابی پای  حرفی که زدی باش لااقل .شوهری هم عجب شوک بزرگی بهش واردشد.حالش گرفته شدو اصلا انتظار  هم چین برخوردی رو نداشت.منم بهش گفتم وقتی میری خونشونو بهشون میزان در آمتو ممیگی ازینم بهتر نمیشه آخه از تو کندن داره؟ کلی اذیت شدیم دراین رابطه.ولی ما بالاخره ماشین صفر ام وی ام ایکس 22 با 150 خریدیدپم و بقیش رو هم تو پروزه ی همت سرمایه گذاری کردیم و یه کم هم موند که شوهری میخواد باهاش کار کنه و بزنه تو خریدو فروش ماشین تصادفی .خوبه بنظرم .ماهی 5تومنم باید قسط پروزه رو بده.راستی خونه رو هم تمدید کردیم و کرایمون شد 2تومن. خرجمون خیلی رفته بالا  ولی بالاخره زندگی همینه .

از خانواده شوهری که متنفر بودم بیشتر تنفر پیدا کردم شوهری هم ظاهرا کشیده عقب.نمیدونم والا .

گفتم اهم اخبار رو بنویسم که عقب نمونم و ماههام همه مطلبی داشته باشه.

دلم گرفته...
ما را در سایت دلم گرفته دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : arezohayerangi بازدید : 97 تاريخ : سه شنبه 31 ارديبهشت 1398 ساعت: 7:30